به گزارش خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله مظاهری در کتاب "آفاق نيايش تفسير دعاى كميل" مراتب هفتگانه اخلاص را شرح داده اند که در ادامه می آید.
اگر عمل براى خداى تعالى باشد ولى انگيزۀ آن خدا نباشد، ديگر عملى فاسد و ريايى محسوب نمى شود؛ و اين همان چيزى است كه در فقه اصطلاحا «داعى بر داعى» گفته مى شود مثل آن كه كسى چيزى مى گيرد و عبادت خدا مى كند، حالا چه عبادت خدا را براى خودش بكند و چه براى ديگرى، مثل نماز، روزه، حج استيجارى و .... . عرفا اين گونه عمل را از مراتب اخلاص دانسته اند و براى اخلاص نيز مراتب هفت گانه اى به شرح زير برشمرده اند:
* انجام عمل براى ورود به بهشت يا خروج از آتش
عرفا گفته اند اين گونه عبادت، بندگى، بندگان و مزدوران است. اين لفظ را از روايات اخذ كرده اند و به شهيد ثانى و ابن طاووس- رحمهما الله- منسوب است كه آنان اين گونه عمل را فاسد مى دانسته اند.
احتمال دارد كه منظور ايشان از فساد عمل، قبول نبودن عمل باشد نه صحيح نبودن آن، به جهت آن كه چنين عملى مشوب و آميخته است؛ خالص براى خدا نيست و بالاخره از نوع «داعى بر داعى» است. شايد هم منظورشان اين است كه اين گونه عمل براى خدا نبوده، بلكه براى بهشت يا جهنم است؛ و گرنه سخنشان مغاير و منافى با كلام الهى است كه پس از ذكر بهشت و نعمت هاى آن مى فرمايد: «لِمِثْلِ هذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ» [1] كاركنان براى- رسيدن به يك- چنين بهشتى كار مى كنند.
و همچنین كه در موردى ديگر مى فرمايد: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَ يَدْعُونَنَا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ» [2] آن ها كسانى بودند كه در- انجام- كارهاى نيك بيشتر از يك ديگر شتاب مى كردند و ما را از روى بيم و اميد فرا مى خواندند. البته نظير اين آيات در قرآن فراوان است.
هيچ اشكالى ندارد كه اولين مرتبه اخلاص، همين نوع عبادت باشد كه در اصطلاح به آن عبادت بندگان و مزدوران گفته مى شود.
از امام صادق (ع) روايت شده است كه فرمودند: « قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَارِ...؛[3]
گروهى خدا را از روى ترس عبادت مىكنند. اين گونه عبادت، عبادت بندگان است. گروهى هم خدا از روى طمع بندگى مىكنند. اين گونه عبادت، عبادت مزدوران است و گروهى خدا را از روى عشق و علاقه شان به او بندگى مىكنند كه اين گونه عبادت، عبادت آزادگان است ....»
* عبادت مقربان
اين نوع عبادت، عبادتى است كه بنده به جهت نزديكى و تقرب به خداى تعالى انجام مى دهد، نسبت به مراتب قرب، از اولين مرتبه آن كه وصول اوست به بهشت تا رسيدن به فنا، قرب و لقا و اين همان نوع عبادت است كه در كلام الهى درباره آن آمده است: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلهُكُمْ إِلهٌ وَاحِدٌ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحاً وَ لَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» [4] ... لذا هر كس كه اميد ديدار پروردگارش را داشته باشد بايد كار شايسته كند و در بندگى خدا كسى را با او شريك نپندارد.
و در ذيل اين آيه شريفه آمده است كه: «انَّ الرَّجُلَ يَعْمَلُ شَيْئا مِنَ الثَّوابِ لايَطْلُبُ بِه وَجْهَ اللهِ انَّما يَطْلُبُ تَزْكِيَةَ النّاسَ ... فَهذَا الّذى اشْرَكَ بِعِبادَةِ رَبِّه»؛ [5] كسى كه كار ثوابى را نه به جهت خداوند، بلكه به جهت آن كه در بين مردم شخص پاك و درستى معرفى شود، انجام دهد، چنين كسى در عبادت پروردگارش ديگرى را با او شريك گرفته است.
و همين نظر در مورد كسى كه كارى را براى خدا انجام بدهد و دوست داشته باشد كه او را ستايش كند نيز آمده است.
* عبادت شاكران
عبادت شاکران، عبادتی است كه براى شكر نعمت هاى خدا او را عبادت كنند. امام سجاد علیه السلام می فرماید: «وَ اجْعَلْنِي فِيهِ لَكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ» [6]. مرا برای خودت از شاکرین قرار بده.
* عبادت ملتذّين
عبادت ملتذّین، عبادتى كه انجامش براى عامل، لذت دارد.
* عبادت مستحيين (شرمندگان)
عبادت مستحیین عبادتی است كه خدا را به جهت شرم از او بندگى كنند.
* عبادت محبين
عبادت محبین، عبادتى است كه براى عشق به خدا صورت گيرد.
البته همه اين شش نوع عبادت، عبادت مخلِصين است، چرا كه به هر حال عبادت هيچ يك از اين شش گروه خالى از اغراض و شوائب نيست.
در جامع السعادات روايتى از امام صادق (ع) نقل شده است كه آن حضرت فرموده اند: «هَلَكَ الْعامِلونَ الَّا الْعابِدون وَ هَلَكَ الْعابِدُونَ الَّا الْعالِمُون وَ هَلَكَ الْعالِمُونَ الَّا الصّادِقُون وَ هَلَكَ الصّادِقُونَ الَّا الُمخْلِصُونَ وَ هَلَكَ الُمخْلِصُونَ الَّا الْمُتَّقُون وَ هَلَكَ الْمُتَّقُونَ الَّا الْمُوقِنُونَ وَ انَّ الْمُوقِنينَ فى خَطَرٍ عَظيم؛[7]
كارگزاران هلاكند مگر عابدان. عابدان هم هلاكند مگر دانشمندان. دانايان هم در هلاكتند مگر راستگویان. راستگویان هم در هلاكتند مگر مخلصان. مخلصان هم در هلاكتند مگر خويشتن داران. خويشتن داران هم در هلاكتند مگر اهل يقين. اهل يقين هم در خطر عظيمى قرار دارند.
* عبادت عارفان
عبادت عارفان كه به عبادت مخلَصين نيز معروف است. اين همان نوع از عبادت است كه در قرآن به آن تأكيد شده و سيره انبياء و ائمه (ع) بوده است. كلام الهى است: «وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَ يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَ ذلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»[8] فقط به ايشان امر شده است كه خدا را خالصانه بندگى كنند ....
«أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» [9] هان! دين خالص از آن خداست ....
پاورقی:
[1]. صافات، آيه 61.
[2]. انبياء، آيه 90.
[3]. كافى، ج 2، ص 84،( باب العبادة ...)، ح 5.
[4]. كهف، آيه 110.
[5]. الكافى، ج 2، ص 29،( باب الرياء)، ح 4.
[6]. إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج1، ص: 154.
[7]. جامع السعادات، ج 2، ص 314؛ بحارالانوار، ج 67، ص 245،( باب 54، الإخلاص و معنى قربه تعالى)، ح 18.
[8]. بيّنه، آيه 5.
[9]. زمر، آيه 3.
نظر شما